
1-جمعه، سیزدهم ماه:
حضور یک جمعه در تقویم که تاریخ سیزدهم را داشته باشد برای بسیاری نشانه شومی است. ریشه این خرافه را در این میدانند که «یهودا» حوّاری که به مسیح خیانت کرد سیزدهمین مهمان «شام آخر» بوده و
روز به صلیب کشیده شدن مسیح نیز جمعه بوده است.
2-خارش کف دست:
بسیاری از افراد وقتی کف دستشان میخارد آن را نشانهای نیک از به دست آوردن پول در آیندهای نزدیک میدانند.
3-راه رفتن از بین نردبان:
راه رفتن از بین دو پایه نردبانی که باز است برای بسیاری از اروپاییها علامت گرفتار شدن به مصیبتی خواهد بود. چرا که شکل مثلثگونه نردبانِ باز را تعبیری از گیر افتادن زندگی در یک مخمصه میدانند.
4-شکستن آیینه:
آیینه را انعکاس وجود میدانند و شکستن آن را آسیبِ جان! برای دور ماندن از آسیب این بدیُمنی باید تکههای آیینه شکسته را در زیر نور ماه دفن کرد!
5-پیدا کردن نعل اسب:
نعل را نشانه خوششانسی میدانند. به خصوص اگر وقتی آن را پیدا میکنید دهنه آن رو به شما باشد. به محض پیدا کردن، آن را با دست راست بردارید آرزویی کنید و به سمت چپ خود پرتاب کنید! اگر یک نعل بر
سردر خانه خود نصب کنید که دیگر شانس حسابی به شما روی آورده است.
6-باز کردن چتر در داخل خانه:
باز کردن چتر در خانه و زیر سقف برای خیلیها نشانه مرگ و یا ورشکستگی میتواند باشد. چرا که با این کار خدای خورشید را از خود رنجاندهاید!
7-دو بار ضربه زدن به چوب:
ریشه این خرافه از آنجا میآید که عدهای معتقدند خدا در درختان زندگی میکند و باید درختان و هر چیز چوبی را همیشه به آرامی لمس کرد.
8-ریختن نمک روی شانه:
با ریختن نمک روی شانه چپ خود نقشههای شیطان را نقش بر آب کنید.
9-گربه سیاه:
از قرون وسطی این گربهها همنشین و همدست جادوگران محسوب میشدهاند. و مردم آن دوران معتقد بودهاند که دیدن و رویارو شدن با آنها نحسی و بدبیاری به دنبال خواهد داشت. هنوز هم گربههای سیاه
بدجنس کنار تخت جادوگران در کارتونهای کودکی ما تصویر آشنایی از خباثت و شرارت در ذهن بسیاری از ماست.
10-عطسه کردن:
بسیاری عقیده دارند که عطسه کردن بیرون کردن شیطان از بدن است و آن را میمون و مبارک میدانند. در خیلی از فرهنگها هنوز هم بعد از عطسه به فرد تبریک میگویند.

بخشش میتواند مسیر زندگی افراد را عوض کند. البته نه بخششی که به معنای فراموش کردن و پاک کردن گذشته است، بلکه بخشیدن به معنای واقعی و از اعماق قلب و ته دل.
البته باید دقت کنیم که ما نباید سعی در عوض کردن رفتار فرد مقابل داشته باشیم چراکه کنترل رفتار افراد دست ما نیست اما کنترل خشم و عصبانیت خودمان در دست خودمان است. در اینجا دلایلی برای بخشیدن افراد ذکر میگردد :
1 - نبخشیدن افراد مانند حمل کردن تودهای از بار منفی است که همین امر موجب اختلالاتی در ذهن و متعاقب آن در جسم انسان میشود. چراکه هر تصوری در درون، انعکاسی به بیرون دارد.
2 - گذشتهای خوب و عاری از تقصیر و گناه دیگران باعث شادابی و سرحالی میشود و باعث میشود که با هر نگاه به گذشته، فقط خاطرات خوش و خوب جلوه کند و با بخشیدن خاطرات بد و منفی خودبخود پاک میشوند.
3 - بینش افراد نسبت به ما و شخصیت ما بهتر شده و ما را به عنوان فردی با گذشت و مورد اعتماد قبول میکنند همچنین با بخشیدن، فرد مورد نظر را برای همیشه مدیون خود کردهایم. (البته اگر خطای وی به عمد بوده باشد)
4 - شاید این شرایط برای خود ما هم پیش آید و ما نیز روزی نیازمند بخشیده شدن از جانب دیگران شویم. پس قانون کارما را به یاد آوریم و بومرنگ خود را به سمت بخشش افراد پرتاب کنیم تا با بخشیده شدن از جانب دیگران به سمتمان بازگردد.بيايد بخشش كردن را بياموزيم
به نظر شما در تصویر زیر رنگ قسمت بالایی و پایینی چه تفاوتی با هم دارد؟
برای اطمینان یک بار دیگر به تصویر برگردید و انگشت خود را بر روی خط جداکننده بگذارید و نگاه کنید.
مجسمه آزادی فقط یک تندیس ساده نبود بلکه نماد اسرار آمیزی از یک جریان مخفی و مخوف بود که سالها بعد نبض حیات سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی جهان را به دست گرفت لذا آنچه قرار است در این جستار به آن پرداخته شود ، نگاهی جدید و از زاویه ای دیگر به اسرار پشت پرده مجسمه ای است که آنرا به اصطلاح تندیس آزادی می خوانند.
برای مشاهده کامل این پست بر روی ادامه مطلب کلیک کنید

شهرک نشینان در این نوشته ها که به زبان عبری است، از آلمان نازی تمجید کردند.
جمله های نوشته شده روی دیوار این موزه عبارتند از: «از هیتلر به دلیل سازماندهی این ماجرای عالی قدردانی می کنیم، به خاطر او ما اکنون یک کشور در سازمان ملل متحد داریم» ..... «هولوکاست به رهبری صهیونیسم ایجاد شد» ..... «اگر هیتلر نبود، صهیونیست ها هولوکاست را اختراع نمی کردند» ...... «صهیونیست ها هولوکاست را هدایت کردند» ...... «جنگ صهیونیست ها، به یهودیان ربطی ندارد».
این موزه در غرب شهر قدس ایجاد شده است.

حمید داودابادی در وبلاگ خاطرات جبهه نوشت:
در زمان نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) طلحه و زبیر و سعد وقاص و دیگران ـ این شخصیت عظیم ـ بودند؛ اما بعد از زمان امیر المومنین (ع) رسید، آنها در آن مقام و موضع نبودند. علاوه بر این که در آن موضوع نبودند، بعضی از آنها ـ طلحه و زبیر ـ در موضع مقابل و مخالف هم بودند؛ کاُنّه زمانه تا حدودی ابزارها را از دست امیرالمومنین (ع) گرفته بود. در همین خلال، شما می بینید که در زمان پیغمبر (ص)، محمد بن ابی بکر نبود؛ اما زمان امیرالمومنین (ع) بود. نمی شود گفت ارزش محمد بن ابی بکر کم تر از طلحه و زبیر است. یا مالک اشتر، آن روز نبود ـ در دنیا بود، اما در میدان فعالیت و تاثیر گذاری نبود ـ ولی زمان امیرالمومنین (ع) بود. یا مثلا عبدالله ابن عباس، آن روز نبود، اما در زمان امیرالمومنین (ع) بود.
بنابرین نبودن امثال طلحه و زبیر و حذف شدن شان از مجموعه صفوف خودی، خیلی خلاف روال عادی نیست؛ پیش می آید؛ الان هم پیش آمده است. ما طلحه و زبیرهایی داشته ایم که از دست انقلاب و نظام به نحوی گرفته شده اند؛ اما از آن طرف، محمد بن ابی بکر و عبدالله ابن عباس هایی هم الان داریم.
البته در ارزیابی کلی، من زمانه خودمان را بهتر از زمانه ها می دانم؛ چون اشکال عمده در توجیه و تبیین است؛ این کار در آن زمان بسیار دشوار بود و در این زمان به مراتب آسان تر است. شما می توانید الان یک مقاله بنویسید و آن را به سرتاسر دنیای اسلام بفرستید و اثر گذاری کنید؛ در حالی که در آن وقت، در یک شهر آن طرف تر، اصلا نمی دانستند امیرالمومنین چه می گوید.
... من هیچ وجهی نمی بینم برای این که انسان افق را تیره وتار و ناامیدکننده و یاس آور ببیند. بله، یک اشتباه را نباید مرتکب شد، نباید تصور کرد که دوران مبارزه تمام شده است. بلکه باید همیشه روحیه مبارزه را نگه داشت. ما الان در حال یک مبارزه بسیار دشوار و پیچیده و کاملا نیازمند به دقت نظر و اشتباه نکردن هستیم و این را باید فهمید. غالب کسانی را که ما در دوره ده، پانزده ساله اخیر ـ از اواخر زمان حرکت امام (رضوان الله علیه) تا این زمان - به تدریج از دست داده ایم، اولین اشتباه شان این بود که تصور کرده اند مبارزه تمام شده است؛ نتوانستند آرایش موجود صحنه را در هر زمانی، آن چنان که هست، ببینند و بفهمند و سختی و تیزی مبارزه را بر وجود خود حس کنند. ما نباید بگذاریم این وضعیت پیش بیاید؛ هم در خودمان هم در مخاطبان مان که جمع کثیر و نسل خوبی هستند. باید روحیه مبارزه را نگه داشت؛ به نظر من این چیز لازمی است. البته باید طبیعت این مبارزه را فهمید و روحیه مبارزه را به همه شرایطش در مخاطب القاء و تزریق کرد. اگر این کار بشود، به اعتقاد بنده وضعیت روزبه روز بهتر خواهد شد.
مقام معظم رهبری
حضرت آیت الله خامنه ای
در حال گشت و گذار لابلای عکسهای پر شور انتخابات ریاست جمهوری سال 88 که اون زمان گرفته بودم دنبال ی چیزی میگشتم تا برای سالگرد آن حماسه انقلابی روی وبم منتشر کنم که به ی تصویری برخوردم که برام جالب بود که به همراه ی علامت سوال در ذهنم بوجود اومد.
اما قبل از کنکاش در مورد مطرح کردن این موضوع ،در فضای وب بخشی از جواب سوالم و پیدا کردم که شاید کامل و جامع نباشه اما دیدنش خالی از لطف نیست.
جمل سوار فتنه 88
این تصویر رو صبح روز 22 خرداد 88 در مسجد جامع شهرری محل رای دادن میر حسین موسوی و همسرش ام الفتنه رهنورد انداختم. این تصویر لحظه رای دادن این دو نفر بود رای دادنش زیاد مهم نیست برام اما چیزی که همیشه از رهنورد برام جالبه بود این بود که این زن همیشه در برنامه های انتخاباتی که به همراه شوهرش می رفت هم همیشه پیش قدم تر از شوهر بود جوری که همه می فهمیدند جمل سوار این معرکه این زنه و میرحسین مترسکی بیش نیست، میرحسین هم برای زنش در نظام خانواده و نظام ظاهرا سیاسی مترسک بود هم برای دشمنان نظام مقدس اسلامی و این وجه تشابه این شخصیت عقب مانده سیاسی بود که آلت دستی بیش برای رسیدن به شهوت پرستی های اطرافیان و مقاصد شوم غرب نبود. بگذریم اصلا دنبال معرفی این شخصیت پیوسته به زباله دان تاریخ نمیخوام صحبت کنم ، نوشته من راجع به رهنورده و مدل رفتاری او، زنی که با لباس های کاملا جلف در کنار همسرش در محافل انتخاباتی وارد میشد و این همیشه برای من سوال بود که همسر یک شخصیت به اصطلاح سیاسی چرا وارد جریان سیاسی شده و این ادا و اطوارها رو از خودش بروز میده که البته بعدها فهمیدم این بنده خدا هم یک دنده اش میزنه و بیچاره شوهرشم مثل خودش ملنگ شده .
یکی از اطوارهای مضحک و مسخره " ام الفتنه " که جالبه شما هم مطلع باشید این بود که انگشترهای دستشو توی انگشت اشاره می انداخت که در تصاویر کاملا مشهوده .
حال خود قضاوت کنید
خصوصیات افرادی که انگشتتر در انگشت اشاره می اندازند را در این چند سطر را بخوانید.
انگشتردرانگشت اشاره نشان دهنده قدرت، رهبری و جاه طلبی است. این انگشت نشان دهنده یکنوع قدرت خاص است. این مسئله به خصوص در قدیم الایام وقتی پادشاهان قدرتمند درانگشت اشاره خود انگشتر می انداختند بیشتر نمود دارد.
در روایات است کسی که به غیر از انگشت انگشتری و کوچک ،انگشتری بدست کند مورد لعن پروردگار است چرا که قوم لوط چنین میکردند.
انگشتر در انگشت شست و سبابه نشانه شیطان پرستان!
مردم وقتی ازدواج می کنند به نشانه ازدواج، حلقه یا انگشتری به هم هدیه می دهندکه غیر یهودیت وشیطان پرستان ، انگشتر نشانِ ازدواج را در انگشت چهارم (سبابه) می کنند اما یهودیان انگشتر ازدواج را در انگشت اشاره می کنند، و شیطان پرستان هم که در شصت دست چپ، به این دلیل که: انگشت شصت دست چپ نماد الت تناسلی مرد است. آبِلیسک نماد آلت تناسلی شیطان که فی الحال هم می پرستیده می شود شیطان پرستان به دلیل مقدس بودن اون عضو شیطان در شصت می کنند.
در مورد آداب انگشتری توجه تان را به نکات زیر جلب می کنیم:
استفاده از انگشتر عقیق ثواب دارد و باعث زیاد شدن فضیلت نماز هم می شود واز باب نمونه از امام صادق(ع) نقل شده که هیچ دستی که برای دعا به سوی خدا بالا می رود محبوب تر از دستی که در آن انگشتر عقیق باشد نیست, (وسائل الشیعه , ج 7, ص 144, باب 66).
آداب انگشتری:
1- مستحب است انگشتر در دست راست باشد.
2- مکروه است انگشتر در انگشت شهادت و یا انگشت میانى باشد.
3- مستحب است از جنس نقره باشد.
4- مستحب است نگین آن از عقیق باشد، همچنین یاقوت و زبرجد، درّ، زمرّد و فیروزه نیز داراى فضیلت است.
در حدیث از حضرت رضا(ع) روایت شده که انگشتری عقیق فقیر و تهی دستی را برطرف میکند و نیز برطرف کننده نفاق است. در حدیث دیگری از حضرت صادق(ع) منقول است که انگشتر عقیق در دست کنید که مبارک است و هر که انگشتر عقیق داشته باشد امید است که عاقبتش مقرون به خیر و نیکی باشد و از حضرت رسول(ص) نقل شده که هر که انگشتر عقیق در دست داشته باشد، حاجتش برآورده است. حضرت صادق(ع)در روایتی می فرماید: انگشتر عقیق در سفر موجب ایمنی است. در حدیث معتبر از حضرت رضا(ع) نقل شده که انگشتر یاقوت در دست کنید که پریشانی را زایل میکند. در حدیثی از حضرت کاظم(ع) منقول است که انگشتر زمرد در دست کردن موجب آسانی است که در آن هیچ دشواری نباشد.
از حضرت صادق(ع) منقول است که هر کس انگشتر فیروزه در دست کند، دستش فقیر نشود. در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است که خدای متعال می فرماید: من شرم می کنم از دستی که به سوی من بلند شود به دعا و در آن دست انگشتر فیروزه باشد، پس او را ناامید برگردانم.
در مورد دُِّرِ نجف در روایت آمده است: هر که آن را دست کند خداوند به هر نظر کردنی زیارتی یا حجی یا عمره ای در نامه عمل او می نویسد که ثواب پیغمبران و صالحان است. (رجوع کنید به حلیه المتقین، علامه محمد باقر مجلسی، فصل 3 و 4 و 5 و 6)
پوشیدن طلا - مانند آویختن زنجیر طلا به گردن و به دست کردن انگشتر و ساعت طلا - براى مردان حرام است.
روایاتی از کتاب حلیه المتقین
موکد است که مردان وزنان انگشتر رادردست راست قرار بدهند
وروایت است که کسی انگشتر در دست راست قرار دهد از مقربان است
سوال شد که چه انگشتر دردست کنم ؟ پیامبر فرمود ؛عقیق سرخ
پیامبر اکرم(ص)، از انگشتر به دست کردن در انگشت شهادت وانگشت میان، نهی فرمود
فراماسونري جهاني، علاوه بر بهره گرفتن از شواليه هاي خود كه در لژهاي ماسوني و ساير مجامع مخفي فعاليت مي كنند، حساب ويژه اي بر روي پياده نظام خود كه اقشار فريب خورده ي جوامع مختلف هستند باز كرده است. اين اقشار كه عمدتاً از اقشار برخوردار و ثروتمند جوامع مختلف هستند را شايد بتوان ماسون زده ناميد.


برای مشاهده کامل این پست بر روی ادامه مطلب کلیک کنید
واکاوی جریان فدک(قسمت دوم)
ب) ادعاهای حکومت!حکومت در مقابل حضرت(س) عمدتاً دو ادعا مطرح کرد:
1. صدقه بودن فدک
برای مشاهده کامل این پست بر روی ادامه مطلب کلیک کنید
در دهه های اخیر توجه بسیاری از اندیشمندان به موضوع اسلام و غرب جلب شده است و این اهتمام در کشورهای غربی نسبت به کشورهای اسلامی بیشتر است. حال سئوال اینجاست که علت برتری و امتیاز دین اسلام نسبت به دیگر ادیان چه بوده که تا این حد بر عمق اندیشه و تفکر غربی ها اثر گذاشته است؟ این تأثیرگذاری آنچنان بوده که برخی از نویسندگان و نظریه پردازان با عنوان کردن موضوع برخورد تمدن ها سعی در بازشکافی و تجزیه و تحلیل این مسئله با محوریت اسلام و غرب داشته اند.
«ساموئل هانتینگتون» نخستین بار مسئله برخورد تمدن ها را مطرح کرد و هدف وی از طرح این مسئله برخورد تمدن غرب با تمدن اسلامی قلمداد شد به این معنا که در آینده برخورد اصلی میان این دو تمدن شکل خواهد گرفت درحالی که نظریه پردازان دیگر بر این باورند که این دو تمدن به یکدیگر نیاز دارند و با همکاری و نزدیکی روابط می توانند دنیای جدیدی براساس همزیستی مسالمت آمیز و توأم با صلح و آرامش بسازند. این متفکران در آثار خود بارها مسئله نیاز غرب به اسلام را عنوان کردند و افزودند نگرش ها و باورها نسبت به دین اسلام و مسلمانان باید تغییر کند و راه دوستی، هماهنگی و همکاری را درپیش بگیرند، در غیر این صورت به شکست خود اعتراف کنند و در مقابل اسلام سر تعظیم فرود آورند.
نفوذ فرهنگی و علمی اسلام در اروپا در پی تماس هایی که بین جهان اسلام و دنیای مسیحیت به وقوع پیوست آغاز شد و به تدریج بر وسعت آن افزوده شد. در اثر این تامل و روحیه گذشت و تساهل و رأفت مسلمانان آنچنان تأثیری در مردم اروپا و غرب گذاشته بود که بسیاری نویسندگان و مترجمان غربی شروع به ترجمه آثار مسلمانان به زبان های دیگر کردند و از سوی دیگر، دانشمندان اسلامی هم بیکار ننشستند و به ترجمه آثارشان به زبان های فرانسوی، لاتین و... پرداختند که نتیجه آن انتقال علوم اسلامی به اقصی نقاط جهان بود.
دانشمندان مسلمان و مورخان اروپایی در این موضوع اتفاق نظر دارند که درخشش تمدن اسلامی باعث بیداری ملل مغرب زمین و مبدأ تحول و انقلاب علمی و صنعتی کنونی شد.
کارشناس وهابی ضمن توهین به شخصیت عارف بزرگ، حافظ شیرازی، او را فردی شرابخوار و گمراه دانست.
شبکه وهابی وصال فارسی در اقدامی جدید به توهین و ارائه نظرات غیرکارشناسانه پیرامون شعرا و شخصیت های برجسته فرهنگ و ادب ایران پرداخت.
این شبکه متحجر وهابی پس از توهین های پیاپی به حضرات معصومین(علیهم السلام) این بار به سراغ عارفان و شاعران ایران زمین رفته است. چهره های درخشانی که کلام حکیمانه و کمالات انسانی آنها نه تنها ایرانیان بلکه قلب تمام مردم جهان را مجذوب خود کرده است. حافظ شیرازی، عارف و شاعر بزرگ ایرانی که کتاب سراسر معرفت او درمیان ایرانیان احترام ویژه ای دارد، این بار هدف توهین های این کارشناس وهابی بود.
ملازاده، کارشناس وهابی شبکه وصال فارسی، این بار ضمن توهین به مقام و شخصیت شاعر و عارف پرآوازه ایرانی خواجه شمس الدین محمد(حافظ شیرازی)، خواندن اشعار او را منع کرد و وی را شخصی گمراه خواند.
ملازاده مدعی شد: «اصلا لسان الغیب حافظ نیست. هیچ کسی لسان الغیب نیست. لسان الغیب قرآن است که خداوند فرستاده است. حافظ گمراهی های زیادی دارد.»
وی تنها به چنین توهینی بسنده نکرد و ضمن شرابخوار خواندن حافظ، در ادامه سخنان سخیف خود افزود: «بدون شک که زبون ترین حالات تصوف و جبری گرایی در شعر حافظ وجود دارد. شکست دوران مغول نتیجه این افکار شوم بود و بعد ها در ایران به تفکر شوم تری گرائید که اسمش تشیع شد.»
وی همچنین ضمن خواندن شعر ضعیفی در نقد حافظ، او را به خدعه و حقه بازی و توهین های فراوان دیگر متهم کرد.
در پاسخ به یاوه گویی های این کارشناس سطحی نگر وهابی باید گفت که نوشته ها و گفته ها در طول تاریخ به قدری فراوان است که بر هیچ انسان منصفی که اندک آشنایی با شعر و ادب داشته باشد پوشیده نیست.
تنها از باب اشاره باید گفت که دیوان حافظ به سبب شیرینی بیان و ظرافت معانی و نکات بکر معرفتی و حقایق عرفانی تاکنون بیش از چهارصد بار به اشکال و شیوههای گوناگون، به زبان فارسی و دیگر زبانهای جهان بهچاپ رسیدهاست.
صدها شرح به زبان های انگلیسی، ترکی، عربی و سایر زبان ها پیرامون اشعار این عارف بزرگ از سوی اندیشمندان ملل مختلف نوشته شده است و مقالات و کتاب های فراوان دیگری در شرح و راز گشایی از اصطلاحات رندانه دیوان او به رشته تحریر در آمده است.
لازم به ذکر است که به کار گرفتن رمز گونه اصطلاحاتی مانند شراب و می و مستی و ...نه تنها در شعر حافظ بلکه در میان عارفان و شاعران پیش از حافظ مانند شیخ ابوسعید ابوالخیر، شیخ محمود شبستری و...نیز امری متداول بوده است.
بسیاری از دانشمندان، فیلسوفان و حقیقت جویان جهان، زبان به مدح و ستایش کلام حافظ گشوده اند که علاوه بر اندیشمندان اسلامی، می توان در غرب به گوته ، نیچه و اندرسون و در جهان عرب به ابراهیم امین الشورابی المصری و ...اشاره کرد.
گفتنی است وهابیت به سبب تفکرات سطحی و خشک که از مشخصات این فرقه است، همواره در فهم ابتدایی ترین کنایات و اشارات قرآنی و معرفتی ناتوان بوده است. مشابه همین مواجهه با شعر حافظ، در نگاه آنان به معارف قرآن نیز دیده می شود. به گونه ای که همواره از دریافت کنایات و اشارات قرآنی محروم بوده اند و از قرآن همواره به ترجمه و تفسیرهای سطحی و خشک بسنده کرده اند.
شاید در پاسخ به سخنان ادب ستیزانه و بی مغز این کارشناس وهابی سخنی شایسته تر از کلام خود حافظ نباشد که می گوید:
«ز دلبری نتوان لاف زد به آسانی
هزار نکته در این کار هست تا دانی
جفا نه شیوهٔ دین پروری بود، حاشا
همه کرامت و لطف است، شرع یزدانی
رموز سر اناالحق چه داند آن غافل
که منجذب نشد از جذبههای سبحانی
ز حافظان جهان کس چو بنده جمع نکرد
لطایف حکمی با نکات قرآنی...»
براي دانلود فيلم بر روي نوشته لينك دانلود راست كليك كنيد و با save link as دانلود كنيد

"مهدي يزدي" از جمله معلماني است كه با حضور در مناطق عملياتي جنوب كشو براي رزمندگان تدريس كرده است، او در بيان خاطرات خود از تدرسي در جبهه ميگويد: اين افتخار را داشتم كه دوبار در سالهاي 66 و 67 به عنوان آموزگار از طرف اداره آموزش و پرورش استان مركزي به مناطق عملياتي جنوب كشور براي خدمت به رزمندگان به اين مناطق اعزام شوم.
در مجتمع رزمندگان لشكر «42 قدر» كه لشكري مهندسي ـ رزمي به حساب ميآمد، در پادگان «حر» كه حد فاصل خرمشهر و اهواز بود، به تدريس رزمندگاني كه در شرايط جنگي تمايل به ادامه تحصيل داشتند ميپرداختم. اين رزمندگان ميدانستند كه علاوه بر مبارزه با دشمن بعثي كه تمام دنيا از او حمايت ميكرد بايد با جهل و ناداني نيز مبارزه كنند.
هر يكي از كلاسها را در سولههاي زيرزميني پادگان «حر» تشكيل ميداديم و رزمندگاني كه امكان حضور داشتند نيز در آنها ثبت نام ميكردند. در شهريورماه سال 1366 كه دو ماه در اين پادگان حضور داشتم قرارگاه «خاتم الانبيا» تعداد زيادي از دانشآموزان را كه در لشكرها و تيپهاي اطراف به مقابله با دشمن ميپرداختند به پادگان «حر» كه حوزه امتحاني هم به حساب ميآمد معرفي كرد تا امتحانات نهايي آن سال را در جبهه برگزار كنيم.
برگه سوالات از سوي اداره كل آموزش و پرورش استان خوزستان به دست ما ميرسيد و بر اساس جدول زمانبندي كه از طرف آموزش و پرورش اعلام ميشد امتحانات را برگزار ميكرديم. در آن زمان من مسئول حوزه امتحاني بودم و بايد اين را هم تاكيد كنم كه امتحانات در نهايت سلامت برگزار ميشد. سپس برگههاي امتحاني را با پست سفارشي به حوزه تصحيح سوالات در استان مركزي ارسال ميكرديم و بعد از آن نتايج نهايي نمرات رزمندگان به ادارات آموزش و پرورش تابع استانهايي كه رزمندگان از آنجا اعزام شده بوددند ابلاغ ميشد.
در خردادماه سال 1367 بار ديگر به مدت سه ماه به پادگان «حر» آمدم. و خارج از شهر اهواز، سه راه سوسنگرد در مقر «تيپ 48» به همراه سه تن از فرهنگيان ديگر از 200 نفر از رزمندگان كه داوطلب آزمون كنكور آن سال بودند آزمون گرفتيم و كارتهايي را كه به عنوان رابط سازمان سنجش و آن حوزه امتحاني به من داده بودند را به عنوان برگي از خاطرات هشت سال جنگ تحميلي نگه داشتهام
گرداب- سالهاست که هکرهای سیاه، شرکت های سود جو و سایت های نامتعارف، نرم افزارهایی در اختیار کاربران قرار می دهند که عموما به آنها فیلتر شکن می گویند و وظیفه اصلی این نرم افزارها، عبور از موانعی است که توسط یک مرجع قانونی اعمال می گردد |
|

این سیاستمدار قصد دارد با اقدام خود پلیس بلژیک را به اجرای قانون منع پوشش کامل صورت در ملأ عام وادار کند.
شهروندان بلژیکی واکنش های متفاوتی به این پیشنهاد نشان داده اند.
یک زن مسلمان در مصاحبه ای در این باره گفت: «وقتی آزادی دین و آزادی بیان وجود دارد هر کس می تواند آزادانه عمل کند و هر تصمیمی میخواهد بگیرد و حرفش را بزند. فیلیپ دووینتر میتواند هر چه میخواهد بگوید ولی از نظر من زنان هم می توانند به پوشیدن روبنده ادامه بدهند.»
یک شهروند بلژیکی دیگر نیز در مورد معرفی زنان روبنده پوش به پلیس برای دریافت جایزه گفت: «من شخصاً از چنین کاری خوشم نمیآید که مردم را به پلیس معرفی کنم و از این راه پول در بیاورم.»
رمزی زرکان، یک طنزپرداز هم در این باره گفت: «این پیشنهاد ابلهانه است. اما فیلیپ دووینتر در دادن چنین پیشنهادهای ابلهانهای معروف است. کاری که من میتوانم در واکنش به این پیشنهاد انجام بدهم، دادن 2000 یورو به کسی است که روبنده بر سر فیلیپ دووینتر کند.»
در حال حاضر استفاده از روبنده برای پوشش کامل صورت در مکان های عمومی در بلژیک برای زنان 150 یورو جریمه در پی دارد.
استفاده از پوشش کامل صورت در این کشور با قانون منع استفاده از برقع و نقاب در مکانهای عمومی از سال گذشتۀ میلادی ممنوع اعلام شد.
چند روز قبل از طرح پیشنهاد جایزه برای معرفی زنان روبنده پوش به پلیس، جمعی از مسلمانان یکی از محلههای بروکسل، پایتخت بلژیک ضمن اعتراض به بازداشت زنی محجبه که از برداشتن روبندهاش خودداری کرده بود، در برابر یک ادارۀ پلیس تجمع کردند
شورای شهر"تاسیکمالایا" در حال تهیه پیشنویس این آئیننامهای است و پیشبینی میشود که پیشنویس این آئیننامه تا پایان ماه جاری میلادی تکمیل و به مقامات ارائه شود.
«تیو ایندرا»، از مقامات ارشد شهر "تاسیکمالایا" اعلام کرد: «یک تیم ویژه برای اجرای آئیننامه لزوم استفاده از حجاب نیز با نام پلیس شریعت تشکیل خواهد شد، تا به تخلفاتی که در این زمینه صورت میگیرد، رسیدگی کند.»
وی افزود: «بر اساس این آئیننامه، متخلفان در دادگاه محاکمه شده و بر اساس حکمی که برای آنان صادر میشود، مجازات میشوند.»
شورای قانونگذاری "تاسیکمالایا" نیز اعلام کرد که این آئیننامه بنا به درخواست هیچ سازمان اسلامی تنظیم نشده بلکه بر مبنای آنکه 99 درصد جمعیت شهر "تاسیکمالایا" را مسلمانان تشکیل میدهند، تنظیم شده است.
پیشتر مشابه این طرح در استان "آچه" اندونزی نیز به تصویب رسیده بود

او با ابراز انزجار و دشمنی خود نسبت به حزب الله لبنان گفت که ما برای کشتن سیدحسن نصرالله جایزه تعیین کرده ایم تا از این طریق بتوانیم موقعیت و شرافتی نزد اسرایئلی ها به دست آوریم.
گفتنی است که وهابیون بخصوص وهابیون سعودی سال هاست که با اسرائیل دست همکاری داده تا بر علیه مسلمانان مظلوم جهان بویژه مردم بی گناه یمن، بحرین، عراق و پاکستان بجنگند.
آنها با سرمایه های کلان و لشکرکشی به بحرین در راستای اهداف اسرائیل گام های زیادی برداشته اند
میلاد مسعود مولی الموحدین حضرت علی علیه السلام را به تمامی مومنین جهان تبریک و تهنیت عرض می نماید.
برای مشاهده کامل این پست بر روی ادامه مطلب کلیک کنید
اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد خاطره علامه محمد تقی جعفری را بخوانید.

شروع کننده جلسه اینگونه شروع کرد که برای سنجش ارزش بسیاری از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه آن است، اما معیار ارزش انسانها در چیست؟
علامه جعفری گفت که هر کدام از جامعهشناسان، سخنانی گفته و معیارهای خاصی ارائه دادند. هنگامی که نوبت به بنده رسید، گفتم: «اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است، در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است، ارزشش به همان میزان است.
اما کسی که عشقش خدای متعال است، ارزشش به اندازه خداست.»
علامه فرمودند: «من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان سخنان من را شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.»
هنگامی که تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم: «عزیزان، این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی(علیه السلام) است.»
آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ»؛ «ارزش هر انسانی به اندازه چیزی است که دوست میدارد.»
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانه احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.

وی در این زمینه گفت: «یکی از چیزهایی که عمر انسان را زیاد کرده و به انسان آرامش می دهد تفکر کردن و روان درمانی است.»
وی در ادامه افزود: «مسلمان ها این نوع روان درمانی را بیشتر در نماز کسب می کنند بدین صورت که در نماز نباید به هیچ چیز دیگری غیر از خدا فکر کرد و باید تمام افکار متمرکز شود و این همان روان درمانی است که انسان را به آرامش می رساند.»
مدیر شبکه دیدار بااشاره به خواص رسیدن به این آرامش افزود: «خود انسان باید یاد بگیرد که در هر مرحله یا هر طبقه ای از زندگی قرار دارد این آرامش را کسب کند چون خلع ناشی از آرامش که در مغز ایجاد می شود، مغز را بزرگتر می کند و آمادگی پیدا می کند برای دریافت مطالب بیشتر و پیدا کردن راه حل مشکلات.»
مظاهری در پایان با تأکید بر این مساله که این روان درمانی باید حداقل در روز چند مرتبه تکرار شود افزود: «انسان حداقل باید روزی هفت الی هشت مرتبه به مدت چند دقیقه روان درمانی را انجام دهد تا به آرامش و آسایش برسد.»

وی با یادآوری تاریخ و اینکه کوروش نبرد سنگینی با قوم بابل داشت و در این نبرد به پیروزی رسید، گفت: «بعد از این پیروزی بود که روح خدا با کوروش صحبت کرد و به او گفت دستور بده «قوم خدا» به سرزمین خود بازگردند، به همین خاطر کوروش از قوم یهود حمایت کرد و به آنها کمک کرد تا اورشلیم را بسازند.»
شایان ذکر است که یهودیان سراسر جهان بخاطر همین مساله، خود را مدیون کوروش می دانند و همواره با برگزاری مراسماتی، ارادت عمیق خود به کوروش را نشان می دهند، در تمام شهرهای اسرائیل، یکی از خیابان های مهم شهر را به نام کوروش نامگذاری کرده و تنها کار خوب کوروش آنهم از دید یهودیان را جشن می گیرند.
در راستای برنامه های از پیش تعیین شده غرب علیه اسلام، کشیش صفا مجری شبکه صهیونیستی نجات در اظهاراتی به تخریب عقاید اسلام پرداخت و گفت: «من نماز و روزه ام قطع نمی شد و پنج وعده نماز می خواندم و حتی نماز شب هم می خواندم و سعی می کردم تمامی قوانین اسلامی را رعایت کنم.»
وی در ادامه با اشاره به کتاب انجیل، مسلمانان را گمراه دانسته و مدعی شد: «با این همه اعمالی که من در دوره مسلمانی انجام می دادم فرزند شیطان بودم.من دشمن خدا بودم. چیزی که من را نجات داد خون عیسی مسیح بود وقتی خون مسیح ریخته شد من در روی صلیب با مسیح یکی شدم.»
گفتنی است بیشتر عوامل شبکه های مسیحی مدعی هستند که قبلا مسلمان بوده اند و بعدا به دین مسیحیت روی آورده اند جالب اینجا است که این اشخاص به گونه ای درباره احکام اسلامی اظهار نظر می کنند که هر بیننده ای می تواند تشخیص دهد که این مدعیان دروغین، نه تنها مسلمان نبوده اند بلکه اظهارات آنان نشانگر کم اطلاعی ایشان درباره دین اسلام است به همین دلیل گاه به تناقض گویی و اظهارات مضحک روی می آورند.
وران جاهلیت در سرزمین حجاز بر پا بود، پیامبری ظهور کرد تا جاهلیت را به عقلانیت مبدل کند.پیامبر توانسته بود عربهای جاهل و شهوت پرست سوسمار خوار را بکشاند به سمت انسانیت.ولی جاهلیت مگر فقط زنده به گور کردن دختران است؟
امروز در عصر فضاپیما و کامپیوتر ، جاهلیتی رسوخ کرده است که زشتی اش از زمان سوسمارخور ها هم بیشتر است.
در عصر پیشرفت و تکنولوژی ، جاهلیت یعنی برای یک قرار ملاقات نیم ساعته یک ساعت جلو آیینه بایستی!،جاهلیت مدرن یعنی یک سوم درآمدهای ماهانه ات را صرف لوازم آرایشی بکنی، جاهلیت مدرن یعنی سیستم صوتی ماشینت اندازه ی خود ماشین قیمت داشته باشد،جاهلیت مدرن یعنی فضایل را به بیشتر بودن دوست دخترهایت بدانی،جاهلیت مدرن یعنی از جنسیتت خسته بشوی و به جای حل عقده های روانیت بخواهی صورت مسئله را از کل پاک کنی،جاهلیت مدرن یعنی در اتاق ات همه جور لوازم ارایشی وجود دارد ولی حتی یک کتاب برای مطالعه نداشته باشی!،جاهلیت مدرن یعنی از همه ی امکانات یک کامپیوتر فقط بازی کردن را بلد باشی!،جاهلیت مدرن یعنی چهار ساعت بنشینی پشت کامپیوتر و با چت کردن بخواهی مخ یک دختر بزنی،جاهلیت مدرن یعنی پول قرض بکنی و بروی جدید ترین گوشی را بخری تا بین دوستانت کم نیاری،جاهلیت یعنی بروی دانشگاه و یک رشته ای را که اصلا علاقه نداری بخوانی صرفا به این خاطر که بین دوستانت در کورس مدرک گرفتن عقب نمانی،...
زنده به گور کردن دختران اگر چه به سبک و سیاق قدیم منسوخ شده است ولی امروز روشش پیشرفته شده،زنده به گور کردن دختران در این عصر یعنی اینکه اجازه بدهی دخترت مبتذل ترین لباسها و آرایشات را استفاده بکند و در بین گرگهای جامعه بگردد!،
جاهلیت مدرن یعنی هر روز ماشینت را ببری کارواش تا مردم موقع دیدنت دهانشان باز بماند!،جاهلیت مدرن یعنی هر سال گچبری منزلت را عوض کنی تا پیش مهمانهایت کلاس بگذاری،جاهلیت مدرن یعنی جنسی را که در مغازه ی سر کوچه وجود دارد بروی از دو تا چهار راه آن ورتر بخری تا برای همسایه هایت کلاس بگذاری!،جاهلیت مدرن یعنی به جای اینکه به شخصیت و معرفت مخاطبت توجه کنی به مارک کت و شلوارش و نوع گوشی موبایلش اهمیت بدهی!جاهلیت مدرن یعنی دوست دختر یا دوست پسرت را برای خودت ، دلسوز تر از پدر و مادرت بدانی!جاهلیت مدرن یعنی حرفها و انحرافات غربی ها را صرفا به خاطر غربی بودن بپذیری و منطق و استدلالهای اسلام را رد کنی!جاهلیت مدرن یعنی یک دهم آنچه را که صرف اصلاح ظاهرت میکنی به باطنت اختصاص ندهی!
جاهلیت مدرن یعنی 90 دقیقه بنشینی پشت تلویزیون و مسابقه فوتبال را تماشا بکنی و موقع مطالعه کردن وقت کم بیاوری!،جاهلیت مدرن یعنی از باختن تیم مورد علاقه ات سکته بکنی یا افسرده بشوی،جاهلیت مدرن یعنی لباسی را که اصلا علاقه نداری ولی صرفا به خاطر مد بودنش مجبور باشی تا انرا بپوشی!جاهلیت مدرن یعنی یک زن هر چقدر لخت تر بشود خودش را متمدنتر بداند!جاهلیت مدرن یعنی به جای مأنوس شدن با انسانهای دور و اطراف ، تمام وقتت را با یک سگ و گربه بگذرانی...
جاهلیت مدرن یعنی خودت نباشی و بخواهی تا مثل دیگری شوی!
بزرگی میگفت:یا چنان باش که می نمایی یا چنان بنما که هستی!
به اندازه ی بود باید نمود /// خجالت نبُرد انکه ننمود و بود!

نیست! که این ها خیلی پیشرفت داشتند ؛ می خواهند الگوی پیشرفت خودشون را به جوانان ما نشان بدهند !! آخه یکی به این به اصطلاح متمدن ها بگوید که دکتر بهشتی چهار دهه پیش گفت : "اگر برهنگی تمدن است ، حیوانات متمدن تر هستند"...
راستی این همان تمدنی ! نیست که چارلی چاپلین به دخترش سفارش کرد آخرین نفر باشد :
برهنگی بیماری عصر ما است . من پیرمردم و شاید حرفهای خنده دار بزنم ، اما به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش را دوست می داری بد نیست اگر اندیشه تو در این باره مال ده سال پیش باشد ، مال دوران پوشیدگی ، نترس این ده سال تو را پیرتر نخواهد کرد . به هر حال امیدورام تو آخرین کسی باشی که تبعه جزیره لختی ها بشوی ...
این نامه ، نامه هنر پیشه ای است که به قول خود او ، چهل سال مردم روی زمین را خندانده است و مارا به یاد مثل معروفی می اندازد که :
عزا چه عزایی است که مرده شوی هم گریه می کند!!
حال کارشناس! شبکه من و تو که پیشتر به روابط آزاد دختر و پسر دامن می زد، این بار نیز در اظهاراتش طی راهکاری به این مهم پرداخت که چگونه دخترتان با پسر مردم! رابطه داشته باشد و گفت: «پدر و مادرها نگران نشوند که بگویند دخترمان با پسر مردم بیرون برود. دختر شما با پسر مردم! مثل یک خانم شایسته با یک آقای شایسته بیرون می روند و غذا می خورند و باهم صحبت می کنند. فکرتان جای بد نرود که این ها چه کارهایی می خواهند با هم بکنند!
وی در ادامه در مورد اینکه اگر پدرومادرها فکرشان جای بد برود چه اتفاقی می افتد! گفت: «چون این باعث می شود که پدر و مادر از حرف مردم نگران بشوند! این ها می خواهند بنشینند با هم صحبت کنند و حتما معنی اش این نیست که کارهای آنچنانی می کنند!
گفتنی است درحالی که زنان غربی از لجام گسیختگی و بردگی جنسی به ستوه آمده اند و هیچ راهی را برای نجات خود نمی یابند شبکه من و تو تلاش می کند در قالب اظهارات کارشناسی فرهنگ ابتذال و بی بند و باری غربی که موجب از هم پاشیده شدن کانون خانواده شده است را به مردم ایران سفارش کند

منبع : وبلاگ " ثانیه "
اولین تلفن همراه موجود در ایران متعلق به ناصرالدین شاه بوده است.
شکل و شمایل این تلفن همراه که در سال 1230 تولید شده است، به تلفنهای همراه امروزی شباهتی ندارد.
این تلفن همراه در سفرها همراه ناصرالدین شاه بوده و در زمان نیاز به کابلهای کشیده شده بین راه وصل و با مخاطب مورد نظر تماس تلفنی برقرار میشده است.
این تلفن دارای راهنمای فارسی بوده و ساخت کارخانه البیس شهر زوریخ میباشد.
سید اسلام نظرپور در وبلاگ " نزدیک خدا " نوشت:
وَ لَقَدْ أَرْسَلْنا نُوحاً إِلى قَوْمِهِ فَلَبِثَ فِیهِمْ أَلْفَ سَنَةٍ إِلَّا خَمْسِینَ عاماً [عنکبوت/14]
نوح راکه یادت هست.
50 سال کم ازهزار هرچه به درودیوار زد،ازسنگ آب درمی آمدولی ازقلب برادرانش خیر.«ْ قالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَ لا تَتَّقُون» [شعرا/106]
خیلی به دلت غصه راه می دهی فرزندفاطمه؛ که اینهمه سر به هواشده ایم مایی که ازشماست هرچه داریم.
ولی بازدلگرمی به اینکه هوایت رادارد خدا ودست نمیکشی ازکشتی فرج .
« وَ اصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنا وَ وَحْیِنا وَ لا تُخاطِبْنِی فِی الَّذِینَ ظَلَمُوا إِنَّهُمْ مُغْرَقُون » [هود/37]
راستش رابگویم ازماهرچه هم گله کنی بازحق داری.
دوقرن بیشتر از950 سال نوح، امام وبالاسرمان هستی وهی خون دل میخوری ازدستِ پای کجمان،
اما فکرکنم هرچه میشماری سپاهت را بازهم داردطعنه میزندکشتی نوح باهمان قلیل مومنانش، به لشکرگاه خلوتت که هنوزنرسیده است به313 مردی که بنشیندبه دلت تک تکشان .
عن الصادق (علیه السلام) فی قول الله عز و جل: «وَ ما آمَنَ مَعَهُ إِلَّا قَلِیلٌ»[هود/40]. قال: «کانوا ثمانیة»
[البرهان/ج3/ص105]
غبطه میخوری به حال نوح که اگرچه 950 سال ندای هل من ناصر سرداد؛ «َیا قَوْمِ مَنْ یَنْصُرُنِی»[هود/30] باز ولی 80نفر دوروبرش راگرفتندو هرچه سر قومش دادزد:«وَ لا یَنْفَعُکُمْ نُصْحِی»[هود/34]بالاخره به ثمرنشست ولی این طرف ما با ایمانهای لَنگ مانده ایم روی دستت وشب وروز حرص آدم شدنمان رامیخوری وچشمت به آسمان تا ندا رسد:
«وَ قالَ ارْکَبُوا فِیها بِسْمِ اللَّهِ مَجْراها وَ مُرْساها» [هود/41]
وما اگرچه یقین داریم به «مثل اهل بیتى فیکم مثل سفینه نوح من رکبها نجا ومن تخلف عنها غرق»
ولی ایمان هایمان قد نمیدهد به بلندای این سفینه.
آن روز ازروی عرشه کشتی هوای ماراداشته باش فرزندفاطمه؛ که خیلی دلمان میلرزد از «َیا نُوحُ إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیْرُ صالِح»
در دوره محمد شاه قاجار بود که جوانی از شیراز به نام علی محمد بر اساس توهمات شیطانی پیش آمده ابتدا مدعای بابیت موعود نمود و سپس خود ادعای موعود بودن کرد و بعد از آن دعوی نبوت نمود…
برای مشاهده کامل این پست بر روی ادامه مطلب کلیک کنید
اما بعضی از این شبکه ها به تازگی به استفاده از محرک های جنسی روی آورده اند و ظاهرا فراموش کرده اند که رسالتشان تبلیغ مسیحیت است نه نمایش مانکن های تلویزیونی!
برای نمونه شبکه نجات که خود به خوبی می داند آمار مخاطبینش ناامید کننده است، برخلاف سخنان به ظاهر زیبای کارشناسانش مبنی بر لزوم حفظ پاکدامنی و عفت برای زنان و دستور کتاب مقدس در این زمینه، از مجریان و کارشناسانی استفاده می کند که از حداقل پوشش ممکن استفاده می کنند و جالب اینجاست که هم اینان نیز اقدام به توضیح و تفسیر کتاب مقدس کرده و مسیحیت را تبلیغ می کنند.
رئیس پلیس منطقه سلطانپور هند افزود: «سارقان شب گذشته با شکستن قفل در، وارد معبد شده و اقدام به سرقت مجسمهها کردند.»
وزن مجموع مجسمهها در حدود 40 کیلوگرم بوده و به گفته کاهنان معبد، متعلق به الهههای آیین هندو به نام های «رام»، «لاکسمان» و «سیتا» بودند.
جستجو برای یافتن سارق یا سارقان این آثار همچنان ادامه دارد اما تاکنون هیچ گزارشی در این رابطه منتشر نشده است./
نامه ای از لایه های امنیتی پنتاگون عبور میکند و روی میز لئون پانتا وزیر دفاع آمریکا قرار می گیرد.
آرم نامه توجه پانتا را به خود جلب میکند، نامه ای با آرم مقدس سپاه پاسداران که در آن نوشته شده بود:
اگر لازم باشد از این هم نزدیکتر خواهیم شد!
امضاء - قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس اسلام
بسم الله
گرچه انکار نور، از سوی موش کور؛ آفتاب را بی تاب نمی کند
گرچه حضور ابرکی خرد، در پیشگاه ماه؛ مهتاب را از یاد نمی برد
گرچه اطوارهای کرم شب تاب؛ حریف دلربایی ستاره نمی گردد
اما ما گروه چمرانی ها حاضریم، برای تلألؤ مهتاب صورت هادی علیه السلام وبرای تجلی آفتاب سیرت نقی، تن و جان دهیم و بدین منظور بهای یکی از کلیه های خود را به کسی که این موش کور(شاهین نجفی) را به هلاکت برساند هدیه می دهیم.
شما نیز می توانید در این امر با ما همراه شوید.
به امید روزی که جان ناقابلمان، فدای نواده اش مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف شود.
چمرانی ها
جنبش جوانان انقلابی
شما به قاتل این شیطان صفت چه می دهید؟
در قسمت نظرات منتظر شما هستسیم.
خبرگزاری فارس: معاونت تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت با بیان اینکه امام هادی(ع) برای شیعیان در موضوع نیابت عام و خاص، خطوط کاربردی ارائه کرده است، «زیارت جامعه کبیره» ایشان را منشور مدون شیعه در عصر غیبت توصیف کرد.

حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا نصوری معاونت تبلیغ و ارتباطات مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم با بیان اینکه اقدامات و روشهای اجرایی ائمه معصومین علیهمالسلام با توجه به دوران فضای اجرایی آنان و برنامه حاکمیتی متنوع و متفاوت بوده است، ابراز داشت: در دوران امام هادی علیهالسلام که اوج اقتدار عباسیان بود، ظلم و فشار بیش از اندازهای بر شیعیان بوده است، لذا موقعیت اجرایی این امام همام متفاوت از سایر ائمه است.
وی با اشاره به پایهگذاری فکری و عقیدتی در طرح مذهب توسط صادقین علیهماالسلام و ارائه معیارهای شناسایی احادیث و تحلیل آنها، افزود: با اینکه فضای فکری و عقیدتی جامعه در زمان امام علیالنقی علیهاسلام با حضور شاگردان امام باقر و امام صادق علیهاالسلام تا حدودی تثبیت شده بود، اما فضای سیاسی این دوران برای شیعیان بسیار ملتهب و مضطرب بوده است.
برای مشاهده کامل این پست بر روی ادامه مطلب کلیک کنید