افراد فروشنده كليه نيز اغلب فقط بهدليل فقر مالي اقدام به فروش كليه خود ميكنند، حال آن كه در اكثر موارد نه تنها لزوما اين نياز مالي برطرف نميشود بلكه ممكن است فرددهنده كليه دچار مشكلات ديگري نيز شود.
برهمين اساس خيليها معتقدند بايد با ترويج پيوند كليه از افراد مرگ مغزي شده،هم مشكلات بيماران كليوي را حل و هم بازار نادرست خريد و فروش كليه را براي هميشه تخته كرد.
مسوول آموزش انجمن نفرولوژي ايران در همين خصوص ميگويد: دهندههاي كليه در كشور به حال خود رها ميشوند و هيچ سازماني آنان را تحت هيچ نوع حمايتي قرار نميدهد در حالي كه ميتوان حداقل آنان را بيمه و سلامت آنان را بررسي كرد.
محمدرضا گنجي با اشاره به اينكه در دهه ۶۰ كه پيوند كليه از افراد زنده در كشور آغاز شده بود رغبت اقوام براي اهداي كليه بيشتر بود، ادامه ميدهد: متاسفانه امروز اهداي كليه از فاميل كمتر و اهدا از غريبه بيشتر شده است.
هر سال بين 30 تا 40 هزار نفر در ايران دچار مرگ مغزي ميشوند كه اگر زمينه پيوند كليه از هزار نفر از آنان فراهم شود، احتياج به پيوند كليه از افراد زنده رفع ميشود
به گفته او در آمريكا نيز هزينههايي كه براي اهداكننده كليه ميشود به عنوان يك هزينه جبراني عنوان ميشود كه در اين زمينه براي افراد اهداكننده مرگ مغزي نيز مراسم تشييع مناسبي گرفته ميشود و در كشور ما نيز از چند سال قبل، حدود يك ميليون تومان به فرد اهدا كننده داده ميشود.گنجي با بيان اينكه انجمن نفرولوژي در تلاش است تا تعداد اهداي كليه از افراد زنده و مرگ مغزي را افزايش دهد به فارس ميگويد: بررسياي كه در كشور سوئد در ۲۰ سال اخير صورت پذيرفته نشاندهنده آن است كساني كه پس از اهداي كليه با يك كليه زندگي كردهاند طول بقا و عمر آنان از افراد داراي دو كليه بيشتر بوده است چون اين افراد اهداكننده بيشتر مورد بررسي و مراقبت ويژه بودند.
مرگ مغزي يا اهداي زندگي؟ با وجود حمايتهاي صندوقهاي بيمه و انجمنهاي مرتبط با بيماران كليوي، هر بيمار كليوي بايد ماهانه 100 تا 300 هزار تومان براي درمان خود هزينه كند. براي كاهش اين هزينهها و خصوصا كاهش مشكلات و رنج بيماري بهتر است امكان پيوند كليه در كشور به شكل درستي افزايش يابد كه مسلما يكي از اين راهها بهبود آمار پيوند از افراد مرگ مغزي شده است. در سال 72 قانون اهداي عضو در مجلس شوراي اسلامي مطرح شد. در آن زمان قرار بود اعضاي بيماران مرگ مغزي به بيماران خاص پيوند داده شود، اما اين قانون به دلايلي تصويب نشد اما در سال 79 و در مجلس ششم اين قانون به تصويب رسيد، البته در اين زمينه فتواي مراجع تقليد راهگشا بود و در سال 81 آييننامه آن به وزارت بهداشت ابلاغ شد. مرگ مغزي با كما و زندگي نباتي متفاوت است. فردي كه دچار مرگ مغزي ميشود را حداكثر تايكي دو هفته ميتوان با دستگاه نگهداري كرد، چون به علت متوقف شدن فعاليت مغز، برخي از هورمونها از بين ميرود. بنابراين خانوادهها تنها در مدت زمان مشخصي ميتوانند براي اهداي عضو تصميم بگيرند، اما در زندگي نباتي، مغز برخي از فرمانها را ميتواند صادر كند و در حالت كما هم احتمال برگشت بيمار به زندگي وجود دارد. تصادفات علت 90 درصد از مرگ مغزي در كشورمان است، البته بخش عمدهاي از افراد حادثه ديده در صحنه تصادف فوت ميكنند و كساني كه به مراكز درماني انتقال داده ميشوند با تاييد جراح مغز و اعصاب، متخصص داخلي مغز و اعصاب، متخصص بيهوشي و متخصص داخلي و نظر 2 نفر از پزشكان پزشكي قانوني، مرگ مغزي آنان مطرح و طي معاينات مختلف اعلام ميشود. رئيس انجمن حمايت از بيماران كليوي با اشاره به اينكه سالانه حدود 2هزار پيوند كليه در كشور انجام ميشود، ميگويد: هر سال بين 30 تا 40 هزار نفر در ايران دچار مرگ مغزي ميشوند كه اگر زمينه پيوند كليه از هزار نفر از آنان فراهم شود احتياج به پيوند كليه از افراد زنده رفع ميشود. به گفته قاسمي، فعاليت بخش پيوند وزارت بهداشت براي افزايش آمار پيوند از مرگ مغزي كافي نبوده است. البته در سالهاي اخير اقدامات آنان بهتر شده است به گونهاي كه سال گذشته 580 مورد از 2200 مورد پيوند كليه از مبتلايان به مرگ مغزي انجام شد و در صورت تداوم اين روند طي 7 تا 10 سال آينده لازم نيست از كليه افراد زنده براي پيوند استفاده شود. نارسايي كليه، چرا؟ مرحله نهايي بيماري كليه زماني رخ ميدهد كه بيش از 90 درصد از عملكرد كليه از بين برود. افراد مبتلا به نارسايي كليه ممكن است دچار علائمي نظير تهوع، استفراغ، ضعف، خستگي، گيجي، مشكل در تمركز و از دست دادن اشتها شوند. نارسايي كليوي با آزمايش خون و ادرار قابل پيشگيري است.علت اصلي مرحله نهايي بيماري كليه در بسياري از حالات، ناشناخته است، اما ممكن است ارثي باشد يا در اثر عفونت به وجود آمده باشد. برخي از بيماريهايي كه ممكن است بر كليه اثر بگذارند، شامل عفونتها، سنگهاي كليوي و بيماريهاي ارثي ميشود. معمولا ديابت و فشار خون بالا دو علت مهم براي نارسايي كليه عنوان ميشود. زماني كه اين دو بيماري با درمان مناسب، مراقبت شود، بيماريهاي كليه مرتبط با آنها ميتواند پيشگيري شود يا سرعتشان كاهش يابد. داروهاي موثر زيادي براي درمان فشار خون بالا وجود دارد. علاوه براين، تغييرات سلامت بخش در شيوه زندگي، مانند كم كردن وزن و ورزش، ترك سيگار، تغذيه مناسب و كنترل استرس و اضطرابها در مراقبت از فشار خون بالا و ديابت و حتي پيشگيري از آنها موثر واقع ميشود. ناگفته نماند استفاده بيش از اندازه قرصهاي ضد درد يا مصرف مواد مخدر مانند هروئين ميتواند به كليهها صدمه بزند. دياليز و كمبود امكانات رئيس هيات مديره انجمن بيماران كليوي ايران با اشاره به رشد 15 درصدي بيماران نيازمند به دياليز و كمبود امكانات ميگويد: با توجه به رشد فزاينده بيماران نيازمند دياليز در كشور كه سالانه بالغ بر 15 تا 18درصد است، افزايش دستگاهها و تختهاي دياليز با اين وضعيت تناسب ندارد و اين موضوع از سالهاي قبل نيز وجود داشته است. مصطفي قاسمي در گفتوگو با فارس ادامه ميدهد: درحال حاضر در اين زمينه با معضل مواجه هستيم بهطوري كه اگر دستگاهها به روز بود، نبايد به عنوان مثال بيماراني كه در استان البرز هستند براي انجام دياليز به تهران مراجعه كنند. به گفته او قرار بود طي 2سال گذشته هزار دستگاه دياليز وارد كشور شود كه سالها صحبت آن شده بود و اگر اين هزار دستگاه بهطور كامل وارد شده بود و به دنبال آن سالانه حداقل 100 تا 150 دستگاه براي به روزرساني دستگاههاي دياليز وارد كشور ميشد نيازها در اين زمينه بر طرف ميشد. قاسمي ادامه ميدهد: در حال حاضر 20 هزار بيمار دياليزي در كشور داريم. سالانه بين 1800 تا 2000 پيوند كليه در كشور انجام ميشود و اين افراد از چرخه دياليز خارج ميشوند. ولي با توجه به رشد فزاينده بيماران كليوي در كشور متأسفانه هنوز دستگاههاي موجود جوابگو نيست. رئيس هيات مديره انجمن بيماران كليوي ادامه ميدهد: در بسياري از نقاط كشور دستگاههاي دياليز فرسوده و در برخي نقاط نيز دستگاههاي قديمي وجود دارد كه شايد دستگاه به ظاهر كار كند اما مشكل بيمار را رفع نميكند و به نوعي فقط او را زنده نگه ميدارد. لذا درمان مناسب و استانداردي براي اين بيماران ارائه نميشود. با اين تفاسير براي كم شدن مشكلات بيماران كليوي در ايران، علاوه بر اينكه بايد درخصوص ارائه مناسب داروهاي مورد نياز و افزايش كمي و كيفي مراكز دياليز حمايتهاي لازم دولتي صورت پذيرد، توجه به بهبود وضعيت پيوند كليه در كشور نيز يك امر ضروري به نظر ميرسد. با بهبود سياستهاي نظام سلامت بيماران خاص از جمله بيماران كليوي نبايد رنجي بيشتر از رنج بيماري داشته باشند.
نظرات شما عزیزان: