معاون فرهنگي انتشارات سوره سبز گفت: اين كتاب از كودكي تا لحظه شهادت سرلشكر شهيد محمد وفايي از شهداي نيروي زميني ارتش را به تصوير مي كشد.
فروغ رمضاني نويسنده كتاب "نامه هاي نرسيده" ادامه داد: اين اثر در قالب داستان و در 120 صفحه به زودي توسط انتشارات سوره سبز وارد بازار نشر خواهد شد.
وي اضافه كرد: "درختان مدفون" به قلم نجمه پساوند در 300 صفحه از ديگر آثار در دست چاپ اين انتشارات است كه در قالب رماني تخيلي، به مشكلات و ماجراهاي خانواده اي ايراني در دوران جنگ تحميلي مي پردازد.
معاون فرهنگي انتشارات سوره سبز در ادامه به ديگر آثار تازه اين ناشر اشاره كرد و گفت: "رسم دلدادگي" بر اساس زندگينامه امير سرلشكر شهيد حسن آبشناسان به قلم مژگان حضرتيان فام، در 120 صفحه به روايت رشادت هاي اين رزمنده دلير مي پردازد
1-جمعه، سیزدهم ماه:
حضور یک جمعه در تقویم که تاریخ سیزدهم را داشته باشد برای بسیاری نشانه شومی است. ریشه این خرافه را در این میدانند که «یهودا» حوّاری که به مسیح خیانت کرد سیزدهمین مهمان «شام آخر» بوده و
روز به صلیب کشیده شدن مسیح نیز جمعه بوده است.
2-خارش کف دست:
بسیاری از افراد وقتی کف دستشان میخارد آن را نشانهای نیک از به دست آوردن پول در آیندهای نزدیک میدانند.
3-راه رفتن از بین نردبان:
راه رفتن از بین دو پایه نردبانی که باز است برای بسیاری از اروپاییها علامت گرفتار شدن به مصیبتی خواهد بود. چرا که شکل مثلثگونه نردبانِ باز را تعبیری از گیر افتادن زندگی در یک مخمصه میدانند.
4-شکستن آیینه:
آیینه را انعکاس وجود میدانند و شکستن آن را آسیبِ جان! برای دور ماندن از آسیب این بدیُمنی باید تکههای آیینه شکسته را در زیر نور ماه دفن کرد!
5-پیدا کردن نعل اسب:
نعل را نشانه خوششانسی میدانند. به خصوص اگر وقتی آن را پیدا میکنید دهنه آن رو به شما باشد. به محض پیدا کردن، آن را با دست راست بردارید آرزویی کنید و به سمت چپ خود پرتاب کنید! اگر یک نعل بر
سردر خانه خود نصب کنید که دیگر شانس حسابی به شما روی آورده است.
6-باز کردن چتر در داخل خانه:
باز کردن چتر در خانه و زیر سقف برای خیلیها نشانه مرگ و یا ورشکستگی میتواند باشد. چرا که با این کار خدای خورشید را از خود رنجاندهاید!
7-دو بار ضربه زدن به چوب:
ریشه این خرافه از آنجا میآید که عدهای معتقدند خدا در درختان زندگی میکند و باید درختان و هر چیز چوبی را همیشه به آرامی لمس کرد.
8-ریختن نمک روی شانه:
با ریختن نمک روی شانه چپ خود نقشههای شیطان را نقش بر آب کنید.
9-گربه سیاه:
از قرون وسطی این گربهها همنشین و همدست جادوگران محسوب میشدهاند. و مردم آن دوران معتقد بودهاند که دیدن و رویارو شدن با آنها نحسی و بدبیاری به دنبال خواهد داشت. هنوز هم گربههای سیاه
بدجنس کنار تخت جادوگران در کارتونهای کودکی ما تصویر آشنایی از خباثت و شرارت در ذهن بسیاری از ماست.
10-عطسه کردن:
بسیاری عقیده دارند که عطسه کردن بیرون کردن شیطان از بدن است و آن را میمون و مبارک میدانند. در خیلی از فرهنگها هنوز هم بعد از عطسه به فرد تبریک میگویند.
بخشش میتواند مسیر زندگی افراد را عوض کند. البته نه بخششی که به معنای فراموش کردن و پاک کردن گذشته است، بلکه بخشیدن به معنای واقعی و از اعماق قلب و ته دل.
البته باید دقت کنیم که ما نباید سعی در عوض کردن رفتار فرد مقابل داشته باشیم چراکه کنترل رفتار افراد دست ما نیست اما کنترل خشم و عصبانیت خودمان در دست خودمان است. در اینجا دلایلی برای بخشیدن افراد ذکر میگردد :
1 - نبخشیدن افراد مانند حمل کردن تودهای از بار منفی است که همین امر موجب اختلالاتی در ذهن و متعاقب آن در جسم انسان میشود. چراکه هر تصوری در درون، انعکاسی به بیرون دارد.
2 - گذشتهای خوب و عاری از تقصیر و گناه دیگران باعث شادابی و سرحالی میشود و باعث میشود که با هر نگاه به گذشته، فقط خاطرات خوش و خوب جلوه کند و با بخشیدن خاطرات بد و منفی خودبخود پاک میشوند.
3 - بینش افراد نسبت به ما و شخصیت ما بهتر شده و ما را به عنوان فردی با گذشت و مورد اعتماد قبول میکنند همچنین با بخشیدن، فرد مورد نظر را برای همیشه مدیون خود کردهایم. (البته اگر خطای وی به عمد بوده باشد)
4 - شاید این شرایط برای خود ما هم پیش آید و ما نیز روزی نیازمند بخشیده شدن از جانب دیگران شویم. پس قانون کارما را به یاد آوریم و بومرنگ خود را به سمت بخشش افراد پرتاب کنیم تا با بخشیده شدن از جانب دیگران به سمتمان بازگردد.بيايد بخشش كردن را بياموزيم
به نظر شما در تصویر زیر رنگ قسمت بالایی و پایینی چه تفاوتی با هم دارد؟
برای اطمینان یک بار دیگر به تصویر برگردید و انگشت خود را بر روی خط جداکننده بگذارید و نگاه کنید.
مجسمه آزادی فقط یک تندیس ساده نبود بلکه نماد اسرار آمیزی از یک جریان مخفی و مخوف بود که سالها بعد نبض حیات سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی و نظامی جهان را به دست گرفت لذا آنچه قرار است در این جستار به آن پرداخته شود ، نگاهی جدید و از زاویه ای دیگر به اسرار پشت پرده مجسمه ای است که آنرا به اصطلاح تندیس آزادی می خوانند.
برای مشاهده کامل این پست بر روی ادامه مطلب کلیک کنید
شهرک نشینان در این نوشته ها که به زبان عبری است، از آلمان نازی تمجید کردند.
جمله های نوشته شده روی دیوار این موزه عبارتند از: «از هیتلر به دلیل سازماندهی این ماجرای عالی قدردانی می کنیم، به خاطر او ما اکنون یک کشور در سازمان ملل متحد داریم» ..... «هولوکاست به رهبری صهیونیسم ایجاد شد» ..... «اگر هیتلر نبود، صهیونیست ها هولوکاست را اختراع نمی کردند» ...... «صهیونیست ها هولوکاست را هدایت کردند» ...... «جنگ صهیونیست ها، به یهودیان ربطی ندارد».
این موزه در غرب شهر قدس ایجاد شده است.
حمید داودابادی در وبلاگ خاطرات جبهه نوشت:
در زمان نبی اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) طلحه و زبیر و سعد وقاص و دیگران ـ این شخصیت عظیم ـ بودند؛ اما بعد از زمان امیر المومنین (ع) رسید، آنها در آن مقام و موضع نبودند. علاوه بر این که در آن موضوع نبودند، بعضی از آنها ـ طلحه و زبیر ـ در موضع مقابل و مخالف هم بودند؛ کاُنّه زمانه تا حدودی ابزارها را از دست امیرالمومنین (ع) گرفته بود. در همین خلال، شما می بینید که در زمان پیغمبر (ص)، محمد بن ابی بکر نبود؛ اما زمان امیرالمومنین (ع) بود. نمی شود گفت ارزش محمد بن ابی بکر کم تر از طلحه و زبیر است. یا مالک اشتر، آن روز نبود ـ در دنیا بود، اما در میدان فعالیت و تاثیر گذاری نبود ـ ولی زمان امیرالمومنین (ع) بود. یا مثلا عبدالله ابن عباس، آن روز نبود، اما در زمان امیرالمومنین (ع) بود.
بنابرین نبودن امثال طلحه و زبیر و حذف شدن شان از مجموعه صفوف خودی، خیلی خلاف روال عادی نیست؛ پیش می آید؛ الان هم پیش آمده است. ما طلحه و زبیرهایی داشته ایم که از دست انقلاب و نظام به نحوی گرفته شده اند؛ اما از آن طرف، محمد بن ابی بکر و عبدالله ابن عباس هایی هم الان داریم.
البته در ارزیابی کلی، من زمانه خودمان را بهتر از زمانه ها می دانم؛ چون اشکال عمده در توجیه و تبیین است؛ این کار در آن زمان بسیار دشوار بود و در این زمان به مراتب آسان تر است. شما می توانید الان یک مقاله بنویسید و آن را به سرتاسر دنیای اسلام بفرستید و اثر گذاری کنید؛ در حالی که در آن وقت، در یک شهر آن طرف تر، اصلا نمی دانستند امیرالمومنین چه می گوید.
... من هیچ وجهی نمی بینم برای این که انسان افق را تیره وتار و ناامیدکننده و یاس آور ببیند. بله، یک اشتباه را نباید مرتکب شد، نباید تصور کرد که دوران مبارزه تمام شده است. بلکه باید همیشه روحیه مبارزه را نگه داشت. ما الان در حال یک مبارزه بسیار دشوار و پیچیده و کاملا نیازمند به دقت نظر و اشتباه نکردن هستیم و این را باید فهمید. غالب کسانی را که ما در دوره ده، پانزده ساله اخیر ـ از اواخر زمان حرکت امام (رضوان الله علیه) تا این زمان - به تدریج از دست داده ایم، اولین اشتباه شان این بود که تصور کرده اند مبارزه تمام شده است؛ نتوانستند آرایش موجود صحنه را در هر زمانی، آن چنان که هست، ببینند و بفهمند و سختی و تیزی مبارزه را بر وجود خود حس کنند. ما نباید بگذاریم این وضعیت پیش بیاید؛ هم در خودمان هم در مخاطبان مان که جمع کثیر و نسل خوبی هستند. باید روحیه مبارزه را نگه داشت؛ به نظر من این چیز لازمی است. البته باید طبیعت این مبارزه را فهمید و روحیه مبارزه را به همه شرایطش در مخاطب القاء و تزریق کرد. اگر این کار بشود، به اعتقاد بنده وضعیت روزبه روز بهتر خواهد شد.
مقام معظم رهبری
حضرت آیت الله خامنه ای
در حال گشت و گذار لابلای عکسهای پر شور انتخابات ریاست جمهوری سال 88 که اون زمان گرفته بودم دنبال ی چیزی میگشتم تا برای سالگرد آن حماسه انقلابی روی وبم منتشر کنم که به ی تصویری برخوردم که برام جالب بود که به همراه ی علامت سوال در ذهنم بوجود اومد.
اما قبل از کنکاش در مورد مطرح کردن این موضوع ،در فضای وب بخشی از جواب سوالم و پیدا کردم که شاید کامل و جامع نباشه اما دیدنش خالی از لطف نیست.
جمل سوار فتنه 88
این تصویر رو صبح روز 22 خرداد 88 در مسجد جامع شهرری محل رای دادن میر حسین موسوی و همسرش ام الفتنه رهنورد انداختم. این تصویر لحظه رای دادن این دو نفر بود رای دادنش زیاد مهم نیست برام اما چیزی که همیشه از رهنورد برام جالبه بود این بود که این زن همیشه در برنامه های انتخاباتی که به همراه شوهرش می رفت هم همیشه پیش قدم تر از شوهر بود جوری که همه می فهمیدند جمل سوار این معرکه این زنه و میرحسین مترسکی بیش نیست، میرحسین هم برای زنش در نظام خانواده و نظام ظاهرا سیاسی مترسک بود هم برای دشمنان نظام مقدس اسلامی و این وجه تشابه این شخصیت عقب مانده سیاسی بود که آلت دستی بیش برای رسیدن به شهوت پرستی های اطرافیان و مقاصد شوم غرب نبود. بگذریم اصلا دنبال معرفی این شخصیت پیوسته به زباله دان تاریخ نمیخوام صحبت کنم ، نوشته من راجع به رهنورده و مدل رفتاری او، زنی که با لباس های کاملا جلف در کنار همسرش در محافل انتخاباتی وارد میشد و این همیشه برای من سوال بود که همسر یک شخصیت به اصطلاح سیاسی چرا وارد جریان سیاسی شده و این ادا و اطوارها رو از خودش بروز میده که البته بعدها فهمیدم این بنده خدا هم یک دنده اش میزنه و بیچاره شوهرشم مثل خودش ملنگ شده .
یکی از اطوارهای مضحک و مسخره " ام الفتنه " که جالبه شما هم مطلع باشید این بود که انگشترهای دستشو توی انگشت اشاره می انداخت که در تصاویر کاملا مشهوده .
حال خود قضاوت کنید
خصوصیات افرادی که انگشتتر در انگشت اشاره می اندازند را در این چند سطر را بخوانید.
انگشتردرانگشت اشاره نشان دهنده قدرت، رهبری و جاه طلبی است. این انگشت نشان دهنده یکنوع قدرت خاص است. این مسئله به خصوص در قدیم الایام وقتی پادشاهان قدرتمند درانگشت اشاره خود انگشتر می انداختند بیشتر نمود دارد.
در روایات است کسی که به غیر از انگشت انگشتری و کوچک ،انگشتری بدست کند مورد لعن پروردگار است چرا که قوم لوط چنین میکردند.
انگشتر در انگشت شست و سبابه نشانه شیطان پرستان!
مردم وقتی ازدواج می کنند به نشانه ازدواج، حلقه یا انگشتری به هم هدیه می دهندکه غیر یهودیت وشیطان پرستان ، انگشتر نشانِ ازدواج را در انگشت چهارم (سبابه) می کنند اما یهودیان انگشتر ازدواج را در انگشت اشاره می کنند، و شیطان پرستان هم که در شصت دست چپ، به این دلیل که: انگشت شصت دست چپ نماد الت تناسلی مرد است. آبِلیسک نماد آلت تناسلی شیطان که فی الحال هم می پرستیده می شود شیطان پرستان به دلیل مقدس بودن اون عضو شیطان در شصت می کنند.
در مورد آداب انگشتری توجه تان را به نکات زیر جلب می کنیم:
استفاده از انگشتر عقیق ثواب دارد و باعث زیاد شدن فضیلت نماز هم می شود واز باب نمونه از امام صادق(ع) نقل شده که هیچ دستی که برای دعا به سوی خدا بالا می رود محبوب تر از دستی که در آن انگشتر عقیق باشد نیست, (وسائل الشیعه , ج 7, ص 144, باب 66).
آداب انگشتری:
1- مستحب است انگشتر در دست راست باشد.
2- مکروه است انگشتر در انگشت شهادت و یا انگشت میانى باشد.
3- مستحب است از جنس نقره باشد.
4- مستحب است نگین آن از عقیق باشد، همچنین یاقوت و زبرجد، درّ، زمرّد و فیروزه نیز داراى فضیلت است.
در حدیث از حضرت رضا(ع) روایت شده که انگشتری عقیق فقیر و تهی دستی را برطرف میکند و نیز برطرف کننده نفاق است. در حدیث دیگری از حضرت صادق(ع) منقول است که انگشتر عقیق در دست کنید که مبارک است و هر که انگشتر عقیق داشته باشد امید است که عاقبتش مقرون به خیر و نیکی باشد و از حضرت رسول(ص) نقل شده که هر که انگشتر عقیق در دست داشته باشد، حاجتش برآورده است. حضرت صادق(ع)در روایتی می فرماید: انگشتر عقیق در سفر موجب ایمنی است. در حدیث معتبر از حضرت رضا(ع) نقل شده که انگشتر یاقوت در دست کنید که پریشانی را زایل میکند. در حدیثی از حضرت کاظم(ع) منقول است که انگشتر زمرد در دست کردن موجب آسانی است که در آن هیچ دشواری نباشد.
از حضرت صادق(ع) منقول است که هر کس انگشتر فیروزه در دست کند، دستش فقیر نشود. در حدیثی از پیامبر(ص) آمده است که خدای متعال می فرماید: من شرم می کنم از دستی که به سوی من بلند شود به دعا و در آن دست انگشتر فیروزه باشد، پس او را ناامید برگردانم.
در مورد دُِّرِ نجف در روایت آمده است: هر که آن را دست کند خداوند به هر نظر کردنی زیارتی یا حجی یا عمره ای در نامه عمل او می نویسد که ثواب پیغمبران و صالحان است. (رجوع کنید به حلیه المتقین، علامه محمد باقر مجلسی، فصل 3 و 4 و 5 و 6)
پوشیدن طلا - مانند آویختن زنجیر طلا به گردن و به دست کردن انگشتر و ساعت طلا - براى مردان حرام است.
روایاتی از کتاب حلیه المتقین
موکد است که مردان وزنان انگشتر رادردست راست قرار بدهند
وروایت است که کسی انگشتر در دست راست قرار دهد از مقربان است
سوال شد که چه انگشتر دردست کنم ؟ پیامبر فرمود ؛عقیق سرخ
پیامبر اکرم(ص)، از انگشتر به دست کردن در انگشت شهادت وانگشت میان، نهی فرمود